شکی نیست که نمیتوان تنها با استفاده از نمودار قیمت، داراییها را خرید و فروش کرد. در حقیقت دهها فاکتور بیرونی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی وجود دارند که عملکرد بازارهای مالی را مستقیم یا غیرمستقیم تحت تاثیر قرار میدهند و میتوانند تحلیلهایی را که فقط بر اساس نمودار قیمت شکل گرفتهاند، نقش بر آب کند.
یکی از مهمترینهای نهادهای اقتصادی تاثیرگذار در بازارهای مالی بهویژه فارکس (Forex)، فدرال رزرو آمریکا است. فدرال رزرو (Fed) از یک ابزار کاربردی به نام نرخ بهره (Interest Rate) برای تاثیرگذاری بر بازارهای مالی استفاده میکند.
تغییر نرخ بهره از سوی بانک مرکزی ایالات متحده آمریکا تاثیرات مختلفی بر بازارهای مالی دارد؛ تغییراتی مانند نوسان قیمتها و همچنین جذب و دفع سرمایهگذاران به سمت داراییهای خاص.
در اینجا پای دو سیاست پولی تحت عنوان سیاست پولی هاوکیش (Hawkish) و سیاست پولی داویش (Dovish) بهمیان میآید. اگر کنجکاو هستید که سیاستهای هاوکیش و داویش فدرال رزرو چه معنایی دارند و تاثیر آنها در فارکس چیست، حتما تا پایان این مطلب از بلاگ آی تی بی با ما همراه باشید.
آشنایی با سیاست پولی هاوکیش (Hawkish) و سیاست پولی داویش (Dovish)
همانطور که احتمالا میدانید وظیفه بانکهای مرکزی در هر کشور حفظ ارزش پول ملی و کنترل نقدینگی است. بانکهای مرکزی از ابزارهای متنوعی برای اجرای مسئولیتهای خود بهره میبرند.
در این بین نقش بسیاری از بانکها تنها محدود به کشور خودشان است در حالی که بعضی دیگر از بانکهای مرکزی مانند بانک مرکزی آمریکا (فدرال رزرو) با توجه به جایگاه خاص آمریکا در اقتصاد جهانی، در سطح بینالمللی نقش آفرینی میکنند. بههمین دلیل است که سیاستهای پولی فدرال رزرو، بازارهای مالی مانند فارکس و ارز دیجیتال را تحت تاثیر قرار میدهند.
یکی از مهمترین ابزارهای اعمال سیاست پولی فدرال رزرو، نرخ بهره است و سیاست پولی هاوکیش (Hawkish) و سیاست پولی داویش (Dovish) که مستقیما بر روی نرخ بهره اعمال میشوند از اهمیت بالایی در بازارهای مالی برخوردارند.
وقتی فدرال رزرو، نرخ بهره را با هدف مهار تورم افزایش میدهد، در حال اجرای سیاست پولی هاوکیش (Hawkish) است. در مقابل هنگامی که نرخ بهره از سوی فدرال رزرو با هدف رونق تولید و ایجاد اشتغال کاهش مییابد، سیاست پولی داویش (Dovish) دنبال میشود.
این یک تعریف ساده از عملکرد دو نوع سیاست پولی تحت عنوان سیاست پولی هاوکیش (Hawkish) و سیاست پولی داویش (Dovish) است؛ در ادامه این دو سیاست را بهتر خواهیم شناخت و دقیقتر با ویژگیهای هر یک آشنا خواهیم شد.

منظور از سیاستهای پولی هاوکیش (Hawkish) چیست؟
هاوکیش (Hawkish) برگرفته از کلمه هاوک (Hawk) بهمعنی شاهین یا باز شکاری است. شاهین در بین پرندگان بهداشتن خصوصیات تهاجمی معروف است. نام سیاست پولی هاوکیش نیز به دلیل خاصیت تهاجمی این سیاست پولی انتخاب شده است.
زمانی که تورم روند افزایشی پیدا میکند، فدرال رزرو با هدف مهار آن دست بهکار میشود و نرخ بهره را افزایش میدهد تا راهی برای کنترل جریان نقدینگی بهوجود بیاورد.

بالا بردن نرخ بهره باعث میشود که تقاضا برای دریافت وام از بانکها کاهش پیدا کند؛ چرا که افزایش نرخ بهره، هزینههای بازپرداخت را بهشدت افزایش میدهد.
در این حالت، شرکتها در پیشبرد برنامههای توسعهی خود با مشکل روبهرو میشوند؛ موضوعی که روی نرخ اشتغال نیز تاثیر منفی دارد. یکی از اثرات جانبی سیاست پولی هاوکیش، کنترل قیمتها در بازار و جلوگیری از افزایش نرخ دستمزد نیروی کار است.
منظور از سیاستهای پولی داویش (Dovish) چیست؟
داویش (Dovish) برگرفته از کلمه داو (Dove) بهمعنی کبوتر است. کبوتر در میان پرندگان نماد صلح و ملایمت است. انتخاب نام سیاست پولی داویش نیز چنین دلیلی دارد و ناشی از نقش کنترلی این سیاست پولی است.
بر همین اساس زمانی که رکود اقتصادی در یک کشور حاکم میشود، بانک مرکزی برای تحریک رشد اقتصادی دست بهکار میشود؛ راهکار فدرال رزرو برای این منظور، کاهش نرخ بهره است.
این موضوع باعث میشود تا ضمن کاهش نرخ بازپرداخت وامهای بانکی، تقاضا برای دریافت وام از سوی شرکتها افزایش پیدا کند، در نتیجه شاهد تزریق پول به اقتصاد خواهیم بود؛ موضوعی که در صورت کنترل شدن، میتواند رونق اقتصادی و اشتغال را بهدنبال داشته باشد، اما در صورتی که بهدرستی مهار نشود، میتواند تورم قابل توجهی را ایجاد کند.

ابزارهای فدرال رزرو برای اعمال سیاستهای هاوکیش و داویش چیست؟
مهمترین ابزار فدرال رزرو برای اعمال سیاست پولی هاوکیش (Hawkish) و سیاست پولی داویش (Dovish) تغییر نرخ بهره است.
در طول سال اعضای فدرال رزرو هشت جلسه برگزار میکنند و در هر یک از جلسات، ضمن بررسی شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) و تولیدکننده (PPI)، برای افزایش یا کاهش نرخ بهره تصمیمگیری میشود.
در کنار نرخ بهره، چهار ابزار مهم دیگر از سوی فدرال رزرو برای اعمال سیاستهای پولی هاوکیش و داویش بهکار گرفته میشوند که عبارتاند از:
- نرخ تنزیل (Discount Rates): بانکها میتوانند از فدرال رزرو آمریکا وام بگیرند. نرخ بازپرداخت این وامها تحت عنوان «نرخ تنزیل» شناخته میشود. در راستای اجرای سیاستهای هاوکیش، نرخ تنزیل افزایش مییابد. بهاین ترتیب تمایل بانکها برای دریافت وام بهدلیل بالا رفتن میزان بازپرداخت کاهش پیدا میکند و در نتیجه جریان نقدینگی کنترل میشود. در مقابل، برای اجرای سیاستهای پولی داویش، نرخ تنزیل کاهش مییابد.
- نرخ بهره ذخیره (Reserve Interest Rates): بانکها در ازای ذخیرهی پول نزد فدرال رزرو، سود دریافت میکنند که تحت عنوان نرخ بهره ذخیره شناخته میشود. برای اجرای سیاست Hawkish، فدرال رزرو نرخ بهره ذخیره را بالا میبرد. این موضوع باعث میشود تا بهدلیل افزایش سود حاصل از ذخیره پول نزد فدرال رزرو (Fed) بانکها تمایل کمتری به برداشت پولهای خود و وام دادن پیدا کنند. در مقابل برای اجرای سیاستهای پولی Dovish، نرخ بهرهی ذخیره افزایش مییابد.
- الزامات ذخیره (Reserve Requirement): برای ایجاد ثبات در سیستم بانکی در راستای پاسخ به تقاضای مشتریان، بانکها موظف هستند که همواره مقدار مشخصی از سرمایهی در اختیار خود را بهصورت ذخیره نگهداری کنند. با پیش گرفتن سیاست پولی هاوکیش، حداقل مقدار ذخیره بانکی از سوی فدرال رزرو افزایش پیدا میکند. بهاین ترتیب، بانکها مجبور میشوند برای تمکین بهقانون، پول کمتری را به گردش در بیاورند. در مقابل برای اجرای سیاستهای پولی داویش، حداقل مقدار ذخیره اجباری بانکها کاهش مییابد.
- خرید و فروش اوراق بهادار (Securities): خرید و فروش اوراق دولتی از سوی فدرال رزرو یکی دیگر از ابزارهای اعمال سیاست Hawkish و Dovish است. برای اجرای سیاستهای داویش، فدرال رزرو نسبت به خرید اوراق بهادار و قرضه از بانکها اقدام میکند. این موضوع باعث میشود میزان دارایی ذخیره نقدی فدرال رزرو کاهش یافته و شاهد تزریق پول به سیستم بانکی باشیم. در نتیجه بانکها هم از سرمایه در اختیار خود برای وام دادن بیشتر استفاده میکنند. در مقابل برای اجرای سیاستهای هاوکیش، فدرال رزرو نسبت به فروش اوراق بهادار و قرضه به بانکها اقدام میکند تا نقدینگی در اختیار آنها را کاهش دهد.

مفهوم تسهیل کمی (Quantitative Easing) و سختگیری کمی (Quantitative Tightening) چیست؟
تسهیل کمی (Quantitative Easing) و سختگیری کمی (Quantitative Tightening) برای توصیف شرایط سیاست پولی هاوکیش (Hawkish) و سیاست پولی داویش (Dovish) از سوی فدرال رزرو مورد استفاده قرار میگیرند.
وقتی شرایط رکود اقتصادی شدید بهوجود میآید، فدرال رزرو برای خروج از بحران دست به «تسهیل کمی» میزند تا به اقتصاد شوک وارد کند. بهعنوان مثال میتوان به دوره شیوع ویروس کرونا اشاره کرد؛ در این دوره شاهد کاهش نرخ بهره، خرید اوراق قرضه بلندمدت از سوی فدرال رزرو و همچنین ارائه بستههای مالی تشویقی بودیم که همگی به خلق پول با هدف تحریک اقتصاد و بهمنظور خروج از رکود منتهی شدند.
در مقابل با پایان یافتن شیوع کرونا در سال 2022، فدرال رزرو وارد فاز «سختگیری کمی» شد. در این شرایط چند مرحله افزایش نرخ بهره و فروش اوراق قرضه به بانکها رخ داد تا تورم کنترل شود.
شرایطی مشابه آنچه درباره پاندمی کرونا مطرح شد را میتوان در دوران بحران اقتصادی سال 2008 و سالهای بعد از آن نیز مشاهده کرد.

تاثیر سیاستهای پولی Hawkish و Dovish در بازارهای مالی
وقتی سیاست پولی داویش از سوی فدرال رزرو اعمال میشود، شاهد افزایش پول در اقتصاد خواهیم بود. وقتی میزان پول در یک جامعه رشد کند و در عین حال پسانداز کردن جذابیت خود را از دست بدهد، طبیعی است که پول تمایل داشته باشد به سمت بازارهای مالی حرکت کند.
در این حالت، شاهد افزایش قیمت داراییها نظیر سهام، ارزهای دیجیتال و طلا خواهیم بود. در عین حال، برای خرید و فروش جفت ارزهای معاملاتی، لازم است بهسراغ معاملات لانگ (Long) در ارزهای کشورهایی با رشد اقتصادی بالا برویم.
در مقابل وقتی سیاست پولی هاوکیش از سوی فدرال رزرو اعمال میشود، شاهد کاهش گردش پول در اقتصاد خواهیم بود. وقتی میزان پول در یک جامعه کاهش یابد، قدرت خرید افزایش یافته و در نتیجه شاهد خروج سرمایه از سهام، ارزهای دیجیتال و طلا خواهیم بود.
موضوعی که روی کاهش قیمت آنها تاثیری جدی دارد. در عین حال، برای خرید و فروش جفت ارزهای معاملاتی، لازم است بهسراغ معاملات شورت (Short) و ارزهای کشورهایی با رشد اقتصادی بالا برویم.
گرایش اعضای فعلی فدرال رزرو آمریکا هاوکیش است یا داویش؟
در سالهای 2020 و 2021 که شاهد شیوع کرونا بودیم، فدرال رزرو سیاستهای داویش را در پیش گرفت؛ رشد قیمت سهام و ارزهای دیجیتال در طول سال 2021 بههمین دلیل اتفاق افتاد؛ بهطوری که بیت کوین بهعنوان مهمترین ارز دیجیتال، سقف تاریخی 69 هزار دلار را در نوامبر 2021 تجربه کرد.
بعد از پایان همهگیری در طول سال 2023 شاهد تغییر روند فدرال رزرو بهسمت سیاستهای هاوکیش بودیم. این اقدام با هدف کنترل تورم صورت گرفت و بههمین دلیل در چند مرحله نرخ بهره دائما افزایش پیدا کرد.
افت قیمت سهام بسیاری از شرکتها و ارزهای دیجیتال نیز بدین ترتیب توجیه میشود و در مقاطعی از سال 2022، بیت کوین حتی به کف 15 هزار دلاری هم رسید. در سال 2025 شاهد هستیم که فدرال رزرو سیاستهای سختگیرانهی خود را تا حدی تعدیل کرده و با تثبیت نرخ بهره، رویهای خنثی در پیش گرفته است.
تفاوت بین سیاست پولی هاوکیش (Hawkish) و سیاست پولی داویش (Dovish) در شرایط مختلف اقتصادی
همانطور که در بخشهای قبل گفتیم، سیاستهای پولی Hawkish و Dovish دو رویکرد متفاوت بانکهای مرکزی برای کنترل تورم و رشد اقتصادی هستند. بر همین اساس میتوان آنها را اینگونه تعریف و بر اساس این اطلاعات تفکیک کرد.
- سیاست پولی Hawkish (انقباضی)
- ویژگیهای اصلی سیاست پولی هاوکیش را میتوان بر اساس موارد زیر طبقهبندی کرد:
- در سیاست پولی Hawkish، تمرکز بر کنترل تورم از طریق «افزایش نرخ بهره» و «کاهش نقدینگی» است.
- بانک مرکزی برای جلوگیری از افزایش قیمتها (تورم) اقدامات انقباضی انجام میدهد. سیاست پولی Hawkish معمولاً زمانی استفاده میشود که اقتصاد در حال رشد سریع است و فشارهای تورمی افزایش مییابد.
- در نتیجه افزایش هزینه وامگیری، کاهش تقاضای مصرفکننده و سرمایهگذاری، کاهش سرعت رشد اقتصادی و مهار تورم از نتایج سیاست پولی Hawkish است.
- سیاست پولی Dovish (انبساطی)
- این سیاست در جهت «کاهش نرخ بهره» و «افزایش نقدینگی» عمل میکند تا رشد اقتصادی را تشویق کند.
- بانک مرکزی در زمانهایی که رشد اقتصادی ضعیف است یا بیکاری بالاست، این سیاست را به کار میگیرد. هدف افزایش تقاضای مصرفی و سرمایهگذاری است.
- در نتیجه کاهش هزینه وامگیری، افزایش سرمایهگذاری و تقاضای مصرفی از جمله نتایج این سیاست پولی است. این اتفاقات ممکن است به تحریک اقتصاد کمک کند و در عین حال ممکن است در بلندمدت فشار تورمی ایجاد کند.
آیا سیاستهای پولی Hawkish همیشه در مهار تورم موفق است؟
سیاستهای پولی Hawkish به طور کلی ابزار موثری برای مهار تورم به شمار میآیند، اما موفقیت آنها همیشه تضمینشده نیست و به عوامل مختلفی بستگی دارد. عواملی مانند:
- زمانبندی و شدت اجرای سیاست: اگر بانک مرکزی بهموقع و با دقت سیاستهای انقباضی را اعمال کند، میتواند تورم را کاهش دهد، اما اگر این سیاستها دیر یا بیش از حد شدید اجرا شوند، ممکن است باعث رکود اقتصادی شوند یا اقتصاد را به شدت تضعیف کنند.
- نوع و منبع تورم: اگر تورم ناشی از افزایش تقاضا باشد، افزایش نرخ بهره و کاهش نقدینگی میتواند موثر باشد، اما اگر تورم ناشی از شوکهای عرضه (مانند افزایش قیمت نفت یا بحرانهای زنجیره تامین) باشد، سیاستهای Hawkish ممکن است در مهار آن بهتنهایی موفق نباشند و حتی ممکن است رکود اقتصادی را تشدید کنند بدون آنکه تورم را بهطور کامل مهار کنند.
- شرایط بینالمللی: عوامل خارجی مانند قیمت جهانی کالاها، نرخ ارز و سیاستهای اقتصادی دیگر کشورها میتوانند تاثیر سیاستهای داخلی را کاهش دهند. برای مثال، افزایش نرخ بهره ممکن است ارزش پول ملی را بالا ببرد، اما ممکن است تورم وارداتی همچنان بالا باقی بماند.
- انتظارات تورمی: موفقیت سیاستهای Hawkish تا حد زیادی به انتظارات تورمی وابسته است. اگر مردم و کسبوکارها باور داشته باشند که بانک مرکزی قادر به کنترل تورم است، انتظارات تورمی کاهش یافته و سیاست مؤثرتر میشود. اما اگر اعتماد عمومی به بانک مرکزی پایین باشد، حتی سیاستهای انقباضی هم ممکن است تورم را به طور کامل کنترل نکنند.

چگونه سیاست پولی داویش (Dovish) میتواند منجر به تورم شود؟
سیاستهای Dovish که بر کاهش نرخ بهره و افزایش نقدینگی تمرکز دارند، با هدف تحریک رشد اقتصادی و افزایش تقاضا به کار گرفته میشوند. اما این سیاستها میتوانند در برخی شرایط منجر به تورم شوند:
- افزایش تقاضا: کاهش نرخ بهره و تسهیل دسترسی به اعتبار باعث افزایش وامگیری توسط مصرفکنندگان و شرکتها میشود. این افزایش وامگیری منجر به رشد تقاضا برای کالاها و خدمات میشود. اگر عرضه نتواند همگام با افزایش تقاضا رشد کند، قیمتها افزایش مییابند و تورم شکل میگیرد.
- افزایش نقدینگی: سیاستهای انبساطی موجب افزایش حجم پول در گردش میشوند. با افزایش نقدینگی، افراد و کسبوکارها پول بیشتری برای خرج کردن دارند که این موضوع میتواند به افزایش تقاضا و در نهایت افزایش قیمتها و تورم منجر شود.
- کاهش ارزش پول ملی: کاهش نرخ بهره باعث میشود سرمایهگذاران تمایل کمتری به نگهداشتن ارز آن کشور داشته باشند، که میتواند ارزش پول ملی را کاهش دهد. با کاهش ارزش پول، قیمت کالاهای وارداتی افزایش مییابد و این افزایش قیمتها به طور مستقیم بر تورم تأثیر میگذارد.
- انتظارات تورمی: اگر بانک مرکزی به طور مداوم سیاستهای Dovish را اعمال کند، ممکن است مردم و کسبوکارها انتظار افزایش قیمتها را داشته باشند. این انتظارات میتواند باعث شود که آنها هزینههای خود را زودتر انجام دهند یا قیمتها را افزایش دهند، که خود به تورم دامن میزند.
- رشد بیش از حد اقتصادی: سیاستهای انبساطی معمولاً به منظور تحریک رشد اقتصادی به کار میروند، اما اگر اقتصاد به سرعت رشد کند و به ظرفیت کامل خود برسد، فشارهای تقاضا میتواند باعث افزایش قیمتها و تورم شود.

مثالهای تاریخی از سیاست پولی هاوکیش (Hawkish) و سیاست پولی داویش (Dovish) و تأثیر آنها بر تورم
سیاستهای پولی Hawkish و Dovish در چندین مقطع تاریخی در کشورهای مختلف بهویژه آمریکا به کار گرفته شدهاند و نتایج آنها بر تورم و رشد اقتصادی بسیار آموزنده بوده است. در ادامه به برخی از این نمونههای تاریخی و تأثیر آنها میپردازیم.

- سیاست پولی هاوکیش (Hawkish) آمریکا در دوران پل ولکر (Paul Adolph Volcker)
در اوایل دهه 1980، تورم در آمریکا به دلیل شوکهای نفتی و سیاستهای انبساطی دهه 1970 به اوج خود رسید. در این زمان، پل ولکر (رئیس فدرال رزرو) سیاستهای انقباضی شدیدی را اجرا کرد.
اقداماتی مانند محدود کردن نقدینگی و رساندن نرخ بهره به حدود ۲۰ درصد. در نتیجهی این اقدام تورم که در اوایل دهه 1980 به بیش از 13 درصد رسیده بود، کاهش یافت و در چند سال به زیر 4 درصد رسید. با این حال، این سیاستها باعث رکود اقتصادی شد و نرخ بیکاری به بیش از 10 درصد افزایش یافت.
- سیاست پولی داویش (Dovish) آمریکا در دوران بن برنانکی (Ben Shalom Bernanke)
در پی بحران مالی 2008، فدرال رزرو به ریاست بن برنانکی سیاستهای بسیار انبساطی را برای جلوگیری از سقوط اقتصادی و حمایت از رشد به کار گرفت؛ اقداماتی مانند رساندن نرخ بهره به صفر و خرید گسترده اوراق قرضه دولتی.
در نتیجهی این اقدامات از رکود بزرگ جلوگیری شد و اقتصاد تدریجا به مسیر رشد بازگشت. علاوه بر این تورم در این دوره پایین باقی ماند و از هدف ۲ درصدی فراتر نرفت.
- سیاست پولی داویش (Dovish) پس از پاندمی کرونا در آمریکا و اروپا
با آغاز همهگیری COVID-19، بانکهای مرکزی از جمله فدرال رزرو و بانک مرکزی اروپا (ECB) سیاستهای بسیار انبساطی را برای حمایت از اقتصادهای خود اجرا کردند. این اقدامات شامل کاهش نرخ بهره به نزدیکی صفر و اجرای برنامههای تسهیل مقداری بود.
این سیاستها در ابتدا موجب بهبود سریع اقتصاد شد، اما با بهبود تقاضا و مشکلات زنجیره تأمین، تورم در سالهای 2021 و 2022 افزایش چشمگیری یافت. در آمریکا، تورم به بالای 9 درصد رسید که بالاترین میزان در چهار دهه گذشته بود.
- سیاست پولی هاوکیش (Hawkish) آمریکا در دوران پاول (Jerome H. Powell)
پس از افزایش تورم به دلیل سیاستهای انبساطی پس از پاندمی، جروم پاول (رئیس فدرال رزرو) در سال 2022 سیاستهای انقباضی شدیدی را آغاز کرد. او با افزایش مکرر نرخ بهره برای کنترل تورم توانست در عرض یک سال، نرخ بهره را از نزدیک صفر به حدود 5 درصد برساند.
در نتیجهی این سیاستها نرخ تورم کاهش یافت اما نگرانیهایی از رکود اقتصادی و افزایش نرخ بیکاری به وجود آمد. بنابراین سرعت رشد اقتصادی بسیار کند شد.
بنابراین میتوان گفت سیاستهای Hawkish معمولاً در مهار تورم موفق بودهاند، اما اغلب با هزینههای اقتصادی کوتاهمدت مانند افزایش بیکاری و رکود همراه شدهاند. از سوی دیگر، سیاستهای Dovish در شرایط رکود اقتصادی یا بحرانهای مالی به بهبود رشد کمک کردهاند، اما در صورت تداوم طولانیمدت، خطر افزایش تورم را به همراه دارند. تنظیم متوازن بین این دو نوع سیاست به شرایط خاص اقتصادی هر دوره بستگی دارد.
کلام پایانی
در این مطلب از بلاگ آی تی بی به بررسی سیاست پولی هاوکیش (Hawkish) و سیاست پولی داویش (Dovish) پرداختیم و ضمن برشمردن ویژگیهای هر کدام از این سیاستهای پولی، تلاش کردیم تفاوتهای آنها را هم نشان دهیم.
سیاست پولی هاوکیش (Hawkish) و سیاست پولی داویش (Dovish) به طور کلی به عنوان ابزارهایی شناخته میشوند که در دست بانک مرکزی آمریکا قرار دارند و این نهاد بانکی با استفاده از آنها به آزاد کردن یا مهار تورم میپردازد.
سیاست پولی هاوکیش زمانی اجرا میشود که بانکهای مرکزی با هدف کنترل تورم، نرخ بهره را افزایش دهند تا بدین وسیله بتوانند نقدینگی را کم کنند. این سیاست ممکن است منجر به کاهش رشد اقتصادی در کوتاهمدت شود اما در عین حال از تورم بالا جلوگیری میکند.
سیاست پولی داویش زمانی کاربرد دارد که بانکهای مرکزی بخواهند با کاهش نرخ بهره، نقدینگی بیشتری به اقتصاد تزریق کنند و بتوانند رشد اقتصادی را افزایش دهند. این سیاست معمولاً در دوران رکود اقتصادی برای تحریک تقاضا و ایجاد اشتغال استفاده میشود.
سیاست پولی هاوکیش بر کنترل تورم و افزایش نرخ بهره تمرکز دارد، در حالی که سیاست داویش به کاهش نرخ بهره و افزایش نقدینگی برای تحریک رشد اقتصادی میپردازد. هاوکیش بیشتر نگران تورم است، در حالی که داویش به رشد اقتصادی و اشتغال توجه بیشتری دارد.
اقتصادهای پیشرفته مانند ایالات متحده، اتحادیه اروپا و ژاپن معمولاً از این سیاستها استفاده میکنند و بسته به وضعیت اقتصادی جهانی یا داخلی، بهطور دورهای از یکی از این دو سیاست استفاده میکنند.
بانکهای مرکزی معمولاً یکی از دو رویکرد را در هر دوره انتخاب میکنند، اما ممکن است به صورت دورهای و با توجه به نیازهای اقتصادی، از ابزارهای هر دو سیاست استفاده کنند تا بین رشد اقتصادی و کنترل تورم تعادل برقرار کنند.
ثبت دیدگاه شما
(پاسخ دادن)
برای ثبت نظرات، اصول اخلاقی را رعایت کرده و از بکار بردن کلمات نامناسب پرهیز نمایید.
اولین دیدگاه را ثبت نمایید.