ای تی بی
globe

فارسی

arrow down
فهرست مطالب
    برای شروع تولید فهرست مطالب، یک سربرگ اضافه کنید
    دوستاتو معرفی کن و پـــــــــاداش بگیـــــــر
    معامله‌گری طلا با کمتــــــرین اسپــــرد
    Gartley

    الگوی گارتلی (Gartley Pattern) چیست؟ + مهم‌ترین نکات گارتلی

    فهرست مطالب
      برای شروع تولید فهرست مطالب، یک سربرگ اضافه کنید

      الگوی گارتلی (Gartley Pattern) یکی از الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال است که برای پیش‌بینی تغییرات قیمت در بازارهای مالی استفاده می‌شود. این الگو توسط هارولد گارتلی (H.M. Gartley) معرفی شده و به عنوان یک الگوی بازگشتی شناخته می‌شود.

      معامله‌گران از این الگو برای شناسایی نقاط ورود یا خروج مناسب و تعیین حد ضرر و سود استفاده می‌کنند. در این مقاله از بلاگ آی تی بی به بررسی الگوی گارتلی و ویژگی‌ها و کاربردهای آن خواهیم پرداخت. 

       

      الگوی گارتلی (Gartley Pattern) چیست؟

      الگوی گارتلی (Gartley Pattern) یکی از شناخته‌شده‌ترین الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال است که توسط H.M. Gartley در کتاب مشهورش با عنوان Profits in the Stock Market در سال 1935 معرفی شد. این الگو بر اساس نسبت‌های فیبوناچی طراحی شده و به معامله‌گران کمک می‌کند نقاط بازگشت بازار را شناسایی کنند‌.

      الگوی گارتلی نوعی الگوی بازگشتی است که از پنج نقطه کلیدی تشکیل شده و معمولاً در پایان یک روند یا در میانه یک روند اصلاحی ظاهر می‌شود. دو نوع الگوی گارتلی وجود دارد:

      • الگوی گارتلی صعودی: نشانه‌ای از بازگشت قیمت به سمت بالا پس از یک حرکت نزولی.
      • الگوی گارتلی نزولی: نشانه‌ای از بازگشت قیمت به سمت پایین پس از یک حرکت صعودی.

      ساختار الگوی گارتلی متشکل از ۴ حرکت بر روی ۵ نقطه‌ی این الگو است:

      1. X-A: اولین حرکت بزرگ (روند اصلی) که معمولاً نشان‌دهنده جهت اولیه بازار است.
      2. A-B: اولین اصلاح نسبت به حرکت X-A، که معمولاً 61.8% فیبوناچی از مسیر X-A را پوشش می‌دهد.
      3. B-C: حرکت دوم که خلاف جهت A-B است و معمولاً بین 38.2% تا 88.6% فیبوناچی از مسیر A-B قرار دارد.
      4. C-D: آخرین حرکت که معمولاً به نقطه 78.6% فیبوناچی از مسیر X-A ختم می‌شود. این نقطه، پایان الگو و محل احتمالی بازگشت قیمت است.

      الگوی گارتلی چند ویژگی اساسی دارد:

      • این الگو به دلیل استفاده از نسبت‌های فیبوناچی دقت بالایی دارد.
      • شناسایی درست آن نیازمند تجربه و مهارت در تحلیل نمودارهاست.
      • ترکیب الگوی گارتلی با ابزارهایی مانند اندیکاتورها یا سطوح حمایت و مقاومت می‌تواند دقت معاملات را افزایش دهد.

       

      کاربرد الگوی گارتلی

      •  نقاط ورود به معامله را شناسایی کنند.
      • سطوح حد ضرر و حد سود را مشخص کنند.
      • ریسک معاملات را با دقت بیشتری مدیریت کنند.

       

      ساختار و اجزای الگوی گارتلی (Gartley Pattern)

      همانطور که در بخش‌های قبل هم گفتیم، الگوی گارتلی دارای ۵ نقطه است که ظاهر شدن هر یک در نمودار معنای خاصی دارد.

      1. نقطه X: نقطه شروع الگو که معمولاً آغاز یک حرکت بزرگ قیمتی است. این حرکت می‌تواند صعودی یا نزولی باشد.
      2. حرکت X-A: یک حرکت قوی و اولیه که معمولاً نمایانگر روند غالب بازار است. این بخش اولین پایه از الگو را تشکیل می‌دهد.
      3. حرکت A-B: اولین اصلاح قیمتی که معمولاً به اندازه 61.8% فیبوناچی از مسیر X-A برمی‌گردد. این اصلاح نشان‌دهنده کاهش شدت حرکت اولیه است.
      4. حرکت B-C: یک حرکت بازگشتی در جهت روند اصلی که معمولاً بین 38.2% تا 88.6% فیبوناچی از مسیر A-B را تشکیل می‌دهد. این بخش نشان‌دهنده ادامه نوسان قیمت است.
      5. حرکت C-D: آخرین حرکت که معمولاً مهم‌ترین بخش الگو است. نقطه D به اندازه 78.6% فیبوناچی از مسیر X-A بازگشت می‌کند. این نقطه به‌عنوان پایان الگو و محل احتمالی بازگشت قیمت در نظر گرفته می‌شود.
      6. نقطه D: نقطه تکمیل الگو که به معامله‌گران سیگنال ورود به معامله می‌دهد. این نقطه معمولاً با سطح‌های حمایت یا مقاومت مهم مطابقت دارد.

       

      الگوی گارتلی (Gartley Pattern)
      ساختار و اجزای الگوی گارتلی (Gartley Pattern)

      ویژگی‌های فیبوناچی در ساختار الگوی گارتلی (Gartley Pattern)

      • نقطه A-B باید 61.8 درصد از حرکت X-A را اصلاح کند.
      • نقطه B-C باید بین 38.2 درصد تا 88.6 درصد از حرکت A-B قرار گیرد.
      • نقطه C-D باید 78.6 درصد از حرکت X-A باشد.

       

      نمایش بصری الگوی گارتلی (Gartley Pattern)

      • X-A: حرکت اولیه صعودی یا نزولی
      • A-B: اصلاح قیمت از حرکت اولیه
      • B-C: حرکت بازگشتی در جهت روند
      • C-D: تکمیل الگو و شناسایی نقطه ورود

       

      نکات کلیدی در شناسایی اجزای الگوی گارتلی (Gartley Pattern)

      • توجه به نسبت‌های دقیق فیبوناچی برای تأیید الگو ضروری است.
      • نقطه D باید در یک سطح کلیدی از حمایت یا مقاومت قرار گیرد.
      • ترکیب الگو با سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال (مانند اندیکاتورها) می‌تواند سیگنال‌های مطمئن‌تری ایجاد کند.

      ساختار منظم و کاربردی الگوی گارتلی به معامله‌گران امکان می‌دهد با شناسایی دقیق اجزای آن، معاملات مطمئن‌تری را برنامه‌ریزی کنند و از فرصت‌های بازگشتی بازار بهره ببرند.

       

      نسبت‌های فیبوناچی در الگوی گارتلی (Gartley Pattern)

      الگوی گارتلی بر پایه نسبت‌های فیبوناچی طراحی شده است و این نسبت‌ها نقش کلیدی در شناسایی و تأیید صحت الگو ایفا می‌کنند. هر بخش از الگو، شامل حرکات زیر است و باید با نسبت‌های خاصی از فیبوناچی هماهنگ باشد:

      •  X-A
      •  A-B
      •  B-C 
      •  C-D

       رعایت دقیق این نسبت‌ها الگو را قابل اعتمادتر می‌کند و به معامله‌گران کمک می‌کند نقاط ورود، خروج و حد ضرر را با دقت بیشتری تعیین کنند.

       

      چرا نسبت‌های فیبوناچی مهم هستند؟

      نسبت‌های فیبوناچی را به چند دلیل عمده بسیار مهم می‌دانند:

      • دقت بالا: نسبت‌های فیبوناچی به معامله‌گران کمک می‌کنند تا حرکات قیمتی را با دقت بیشتری پیش‌بینی کنند.
      • شناسایی نقاط کلیدی: این نسبت‌ها نقاط بازگشت بالقوه قیمت را مشخص می‌کنند.
      • کمک به مدیریت ریسک: با استفاده از نسبت‌های فیبوناچی می‌توان حد ضرر و حد سود را بهینه کرد.

       

      نکات کلیدی در استفاده از نسبت‌های فیبوناچی

      برای استفاده از نسبت‌های فیبوناچی باید چند موضوع را در نظر گرفت:

      1. ترکیب ابزارها: نسبت‌های فیبوناچی باید همراه با سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند خطوط حمایت و مقاومت، اندیکاتورها و حجم معاملات بررسی شوند.
      2. دقت در اندازه‌گیری: نقاط چهارگانه در نسبت‌ها باید دقیقاً شناسایی شوند تا نسبت‌های فیبوناچی به درستی اعمال شوند.
      3. تأیید با نقاط D: نقطه D تنها در صورتی معتبر است که نسبت‌های فیبوناچی X-A و B-C با هم هماهنگ باشند.

       

      مثال عددی از نسبت‌ها در یک الگوی گارتلی صعودی

      در ادامه با استفاده از یک مثال عددی، می‌توان الگوی گارتلی را بهتر درک کرد:

      1. حرکت X-A: قیمت از 100 واحد به 200 واحد افزایش می‌یابد.
      2. حرکت A-B: قیمت 61.8 درصد از مسیر X-A را اصلاح کرده و به 138.2 واحد می‌رسد.
      3. حرکت B-C: قیمت بین 38.2 درصد تا 88.6 درصد از مسیر A-B حرکت می‌کند (به طور مثال به 160 واحد).
      4. حرکت C-D: قیمت 78.6 درصد از مسیر X-A بازگشت می‌کند (به طور مثال به 120 واحد).

       

      الگوی گارتلی (Gartley Pattern) در بازارهای مختلف

      همانطور که در بخش‌های قبل هم گفتیم، الگوی گارتلی یکی از پرکاربردترین ابزارهای تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی است که برای شناسایی نقاط بازگشت قیمت و ورود به معاملات استفاده می‌شود. این الگو، چه در بازار سهام و چه در فارکس، به دلیل ساختار مبتنی بر فیبوناچی و قابلیت شناسایی بازگشت‌های قابل اعتماد، محبوبیت زیادی دارد. اما چه نمونه‌هایی از کاربرد این الگو در بازارهای واقعی وجود دارد؟

       

      • الگوی گارتلی (Gartley Pattern) در بازار سهام

      بازار سهام معمولاً شامل دارایی‌های متنوعی مانند سهام شرکت‌ها، ETFها و شاخص‌های بورس است. در این بازار حرکات قیمتی آهسته‌تر است و این موضوع این موضوع امکان تحلیل دقیق‌تر الگوهای گارتلی را فراهم می‌کند.

      علاوه بر این استراتژی‌های معاملاتی در بازار سهام این امکان را فراهم می‌کند که وقتی الگوی گارتلی در سهام شکل می‌گیرد و قیمت به نقطه D می‌رسد، نشانه‌ای برای ورود به معامله خرید یا فروش دریافت شود.

      الگوی گارتلی (Gartley Pattern)
      الگوی گارتلی (Gartley Pattern)
      • الگوی گارتلی (Gartley Pattern) در بازار فارکس

      بازار فارکس به دلیل حجم بالای معاملات، نوسانات سریع و 24 ساعته بودن، یکی از بهترین بازارها برای استفاده از الگوی گارتلی است. در این بازار به دلیل حرکات سریع قیمتی در فارکس، الگوی گارتلی می‌تواند در بازه‌های زمانی کوتاه‌تر (مانند 15 دقیقه، 1 ساعته یا 4 ساعته) نیز شکل بگیرد.

      الگوی گارتلی (Gartley Pattern)
      الگوی گارتلی (Gartley Pattern)

      مقایسه کاربرد الگوی گارتلی (Gartley Pattern) در بازار سهام و فارکس

      ویژگی‌ها

      بازار سهام

      بازار فارکس

      نوسانات قیمت

      کمتر و با حرکات آهسته‌تر

      بیشتر و سریع‌تر

      بازه‌های زمانی مناسب

      میان‌مدت تا بلندمدت

      کوتاه‌مدت تا میان‌مدت

      اندیکاتورهای مکمل

      ترکیب با حجم معاملات و تحلیل بنیادی

      ترکیب با اندیکاتورهای تکنیکال

      قابلیت اطمینان

      بالاتر به دلیل تحلیل دقیق‌تر

      نیازمند مدیریت ریسک بیشتر

      مقایسه الگوی گارتلی (Gartley) با الگوی پروانه (Butterfly)

      الگوهای گارتلی (Gartley) و پروانه (Butterfly) هر دو از خانواده الگوهای هارمونیک هستند و به کمک نسبت‌های فیبوناچی برای پیش‌بینی تغییرات قیمت در بازارهای مالی استفاده می‌شوند. 

      از شباهت‌های الگوی گارتلی (Gartley) و الگوی پروانه (Butterfly) می‌توانیم به موارد زیر اشاره کنیم:

      1. ساختار کلی: هم الگوی گارتلی و هم الگوی پروانه شامل پنج نقطه کلیدی هستند که بر اساس نسبت‌های فیبوناچی مشخص می‌شوند. علاوه بر این هر دو الگو نقشی تعیین‌کننده در شناسایی نقاط بازگشتی قیمت در بازار دارند. 
      2. نقطه ورود: در هر دو الگو، نقطه D محل بازگشت قیمت و ورود به معامله است.
      3. نوع الگو: هر دو جزء الگوهای بازگشتی هستند و در پایان یک روند برای تغییر جهت استفاده می‌شوند.

       

      تفاوت‌های الگوی گارتلی (Gartley) و الگوی پروانه (Butterfly)

      ویژگی

      گارتلی (Gartley)

      پروانه (Butterfly)

      موقعیت نقطه D

      در گارتلی، نقطه D معمولاً روی نسبت فیبوناچی 78.6٪ از XA قرار دارد.

      در پروانه، نقطه D فراتر از نقطه X و روی نسبت 127.2٪ یا 161.8٪ از XA است.

      میزان بازگشت

      اصلاح در گارتلی معمولاً کمتر است و نقطه D نزدیک به نقطه X قرار می‌گیرد.

      پروانه اصلاح بیشتری دارد و نقطه D از نقطه X فاصله بیشتری می‌گیرد.

      حرکت CD

      در گارتلی، CD معمولاً 127.2٪ یا 161.8٪ از BC است.

      در پروانه، CD اغلب 161.8٪ از BC است.

      کاربرد

      بیشتر برای شناسایی بازگشت‌های اصلاحی کوچک در بازار استفاده می‌شود.

      برای شناسایی بازگشت‌های بزرگ‌تر و قوی‌تر استفاده می‌شود.

      تفاوت الگوی گارتلی (Gartley) و الگوی خرچنگ (Crab)

      الگوهای گارتلی (Gartley) و خرچنگ (Crab) هر دو از الگوهای هارمونیک تحلیل تکنیکال هستند، اما تفاوت‌های کلیدی در ساختار و نسبت‌های فیبوناچی آن‌ها وجود دارد. به همین دلیل کاربردهای آن‌ها، کاربردهای متفاوتی است. در جدول زیر می‌توانید تفاوت‌های این دو الگو را مشاهده کنید. 

      تفاوت‌ها

      ویژگی

      گارتلی (Gartley)

      خرچنگ (Crab)

      موقعیت نقطه D

      نقطه D روی نسبت 78.6٪ از XA قرار دارد.

      نقطه D فراتر از X و روی نسبت 161.8٪ از XA قرار دارد.

      دامنه بازگشت قیمت

      بازگشت قیمت در گارتلی محدودتر است.

      بازگشت قیمت در خرچنگ شدیدتر و بزرگ‌تر است.

      حرکت CD

      CD معمولاً بین 127.2٪ تا 161.8٪ از BC است.

      CD اغلب برابر با 261.8٪ تا 361.8٪ از BC است.

      کاربرد

      مناسب برای بازگشت‌های متوسط.

      مناسب برای بازگشت‌های شدید و حرکات قوی بازار.

      به طور خلاصه می‌توان گفت:

      • گارتلی برای شناسایی بازگشت‌های ملایم و نزدیک‌تر به سقف یا کف قبلی کاربرد دارد.
      • خرچنگ بازگشت‌های شدیدتر و نقاطی دورتر از محدوده قبلی را نشان می‌دهد.

       

      مزایا و محدودیت‌های الگوی گارتلی (Gartley Pattern)

      الگوی گارتلی یکی از ابزارهای کاربردی در تحلیل تکنیکال است که به معامله‌گران کمک می‌کند نقاط بازگشت قیمت را شناسایی و تصمیمات معاملاتی هوشمندانه‌تری اتخاذ کنند. با این حال، مانند هر ابزار دیگری، الگوی گارتلی مزایا و محدودیت‌های خاص خود را دارد که در ادامه به آن‌ها پرداخته می‌شود.

      مزایای الگوی گارتلی (Gartley Pattern)

      1. تشخیص دقیق نقاط بازگشت قیمت
        • الگوی گارتلی با استفاده از نسبت‌های فیبوناچی به معامله‌گران امکان می‌دهد نقاط بازگشت بالقوه قیمت را با دقت شناسایی کنند. این ویژگی باعث می‌شود معامله‌گران بتوانند وارد معاملات خرید یا فروش در بهترین زمان شوند.
      2. کاربرد در بازارهای مختلف
        • این الگو در بازارهای مختلف از جمله سهام، فارکس، ارزهای دیجیتال و کالاها قابل استفاده است و انعطاف بالایی برای تحلیل‌گران فراهم می‌کند.
      3. ترکیب با ابزارهای دیگر
        • گارتلی را می‌توان به راحتی با ابزارهای دیگر مانند خطوط حمایت و مقاومت، اندیکاتورهای تکنیکال مثل اندیکاتور RSI و اندیکاتور MACD و تحلیل کندل‌استیک ترکیب کرد تا دقت تحلیل افزایش یابد.
      4. قابلیت استفاده در بازه‌های زمانی مختلف
        • این الگو در بازه‌های زمانی کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت قابل شناسایی است و به معامله‌گران با سبک‌های مختلف معاملاتی کمک می‌کند.
      5. مدیریت ریسک مناسب
        • گارتلی به معامله‌گران اجازه می‌دهد با تعیین دقیق نقاط ورود، خروج و حد ضرر، مدیریت ریسک بهتری داشته باشند و از ضررهای بزرگ جلوگیری کنند.

       

      محدودیت‌های الگوی گارتلی (Gartley Pattern)

      1. پیچیدگی در شناسایی الگو
        • شناسایی صحیح الگوی گارتلی نیازمند تجربه و دقت بالاست. معامله‌گران تازه‌کار ممکن است دچار اشتباه شوند و الگوی اشتباهی را شناسایی کنند.
      2. نیاز به ابزارهای تکمیلی
        • گارتلی به تنهایی کافی نیست و نیازمند تأییدیه از ابزارهای دیگر مانند اندیکاتورها یا تحلیل حجم است. این موضوع ممکن است برای معامله‌گران چالش‌برانگیز باشد.
      3. وابستگی به دقت نسبت‌های فیبوناچی
        • برای رسم صحیح الگوی گارتلی، نسبت‌های فیبوناچی باید دقیقاً رعایت شود. حتی کوچک‌ترین انحراف از این نسبت‌ها می‌تواند منجر به تحلیل اشتباه شود.
      4. عدم تضمین موفقیت
        • مانند سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال، گارتلی تضمینی برای موفقیت معاملات ارائه نمی‌دهد و همیشه احتمال شکست وجود دارد، به ویژه در بازارهای پرنوسان.
      5. حساسیت به شرایط بازار
        • الگوی گارتلی در بازارهای رنج (Range-Bound) عملکرد بهتری دارد و ممکن است در بازارهای دارای روند قوی کمتر قابل اعتماد باشد.
      6. زمان‌بر بودن
        • شناسایی و تحلیل دقیق الگو ممکن است زمان زیادی ببرد، که برای معامله‌گرانی که به تصمیم‌گیری سریع نیاز دارند، مشکل‌ساز است.

       

      نکاتی برای به حداقل رساندن محدودیت‌ها

      1. تمرین و تجربه:
        • تمرین شناسایی الگو در حساب‌های دمو می‌تواند به معامله‌گران کمک کند تا در تشخیص الگو ماهرتر شوند.
      2. استفاده از نرم‌افزارها:
        • ابزارهای تحلیل تکنیکال و نرم‌افزارهای رسم الگو می‌توانند به شناسایی دقیق‌تر گارتلی کمک کنند.
      3. مدیریت ریسک:
        • همیشه از حد ضرر استفاده کنید و ریسک معاملات خود را با توجه به سرمایه مدیریت کنید.
      4. ترکیب با تحلیل‌های دیگر:
        • از سایر ابزارها و اندیکاتورها برای تأیید الگو استفاده کنید و تصمیم‌گیری را فقط بر اساس گارتلی انجام ندهید.

       

      و در آخر

      همانطور که در این مقاله خواندیم، الگوی گارتلی (Gartley Pattern) یکی از الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال است که کاربرد اصلی آن پیش‌بینی تغییرات قیمت در بازارهای مالی است. این الگو در کنار الگوی پروانه یکی از پرکاربردترین الگوهای تحلیل تکنیکال است که توسط معامله‌گران استفاده می‌شود. 

       

      الگوی گارتلی یک الگوی هارمونیک بازگشتی که با نسبت‌های فیبوناچی طراحی می‌شود و برای پیش‌بینی نقاط بازگشت قیمت استفاده می‌گردد.

      نقطه D معمولاً روی نسبت فیبوناچی 78.6 درصد از XA قرار دارد و به عنوان نقطه ورود معامله شناخته می‌شود.

      نقطه D در گارتلی داخل محدوده XA است، در حالی که در الگوهایی مانند پروانه، نقطه D فراتر از X قرار می‌گیرد.

      امتیاز شما به این مقاله:

      5/5 - (1 امتیاز)

      ثبت دیدگاه شما

      (پاسخ دادن)

      برای ثبت نظرات، اصول اخلاقی را رعایت کرده و از بکار بردن کلمات نامناسب پرهیز نمایید.



      اولین دیدگاه را ثبت نمایید.